دانلود کتاب لغتنامه دهخدا حرف ژ - دانلود فایل
دانلود فایل دانلود کتاب لغتنامه دهخدا حرف ژ
دانلود فایل دانلود کتاب لغتنامه دهخدا حرف ژ دانلود کتاب لغتنامه دهخدا حرف ژ
254صفحه فرمتword
حرف ژ
ژ. (حرف) ژی یا زاء معقوده و یا زاء فارسی. نشانهء حرف چهاردهم از حروف تهجّی است و در حساب جُمَّل نمایندهء عدد نیست (مگر اینکه قائم مقام زاء باشد) و در حساب ترتیبی نشانهء عدد چهارده (14) است.
ابدالها:
این حرف به ت بدل شود:
ارژنگ = ارتنگ :
به قصر دولتم مانی و ارژنگ
طراز سحر می بستند بر سنگ.امیرخسرو.
اگر مانی شود زنده چو بیند نقش توقیعش
بمیرد باز از شرم نگارستان ارتنگش.
سیف اسفرنگی.
u و به ج تبدیل گردد:
ژدوار = جدوار.
لاژورد = لاجورد.
موژان = موجان.
نوژ = نوج.
کژ = کج.
هژده = هجده.
هژیر = خجیر و هجیر :
به شاه جهان گفت زردشت پیر
که در دین ما این نباشد هجیر.فردوسی.
نوروز فرخ آمد و نغز آمد و هژیر
با طالع سعادت و با کوکب منیر.منوچهری.
دست به می شاه را و دل به هژیران
دیده به روی نکو و گوش به قوّال.منوچهری.
لژن و لژند = لجن :
کردم تهی دو دیدهء خود را ز خون دل
تا شد ز اشکم آن زمی خشک چون لژن.
عسجدی.
خصمانش گر به زور چو شیران نر شوند
چون خوک خشت خورده بمیرند در لژند.
اثیرالدین اخسیکتی.
پیش دست تو مگر لاف صفا زد ورنه
بحر را بهر چه در حلق نهادند لجن.
رفیع الدین لنبانی.
دانژه = دانجه.
منیژه = منیجه.
کاژ = کاج :
ای تیغ زبان آخته بر قافلهء ژاژ
چشمت به طمع مانده سوی نان کسان کاژ.
ناصرخسرو.